همه چیز درباره خشم

 

خشم چیست؟

خشم یک احساس است که در پی برآورده نشدن یک یا چند نیاز ایجاد می‌شود. برای مثال من گرسنه هستم و نیاز به غذا دارم به همین دلیل وقتی که رستوران سفارش من را دیر ارسال می‌کند، خشمگین می‌شوم. چیزی که در مورد خشم اهمیت دارد، خودِ خشم نیست. زیرا مانند همه احساسات دیگر تا زمانی که در کنترل ما باشد، چه بسا که مفید هم هست. مسئله نوع ابراز خشم است. خشم منجر به بروز خشونتی از سمت ما می‌شود که این خشونت مخرب و آسیب‌زننده است. خشونت مانند همه تجربه‌هایی که تا به حال داشتیم، نتیجه‌ای جز پشیمانی ندارد. خشم یک هشدار است که بد دانستن و یا سرکوب کردن آن خطرناک است. بنابراین نه تنها بد نیست بلکه از آن راهنمایی بگیریم برای پیدا کردن نیازهایی که برآورده نشده‌اند.


چرا خشمگین می‌شویم؟

دلیل خشم ما رفتار طرف مقابلمان نیست. خشم ما از ارزیابی است که از عمل او می‌کنیم. ما به قضاوت فرد مقابلمان می‌پردازیم و در محاکمه‌ای که در ذهنمان راه انداخته‌ایم او را خطاکار و مقصر می‌نامیم. بنابراین از این فرد خاطی سخت خشمگین می‌شویم.


چگونگی رسیدگی به خشم

گام اول: تشخیص محرک خشم بدون آمیختن آن با هیچ قضاوتی

کارمندی از مدیرش درخواست وسایلی برای انجام کار کرده است، او چندین بار درخواست خود را تکرار نیز کرده اما هنوز پاسخی از سمت مدیرش دریافت نکرده است. در این مثال اگر بخواهیم محرک خشم را با قضاوت ببینیم احتمالا کارمند خشمگین است چون مدیری بی‌ملاحظه دارد که به کارمندش بها نمی‌دهد. اما گام اول این است که محرک خشم را از ارزیابی خود جدا کنیم. کارمند خشمگین است زیرا هنوز پاسخی از سمت مدیرش دریافت نکرده است.

گام دوم: محرک خشم، هیچ‌وقت علت خشم نیست.

در گام اول ما محرک خشم را تشخیص دادیم. اکنون باید بدانیم که دلیل خشم ما محرک خشم نیست. بلکه همان قضاوتی است که ما از عمل فرد مقابل خود کرده‌ایم. ما طرف مقابل را ارزیابی می‌کنیم و او را خطاکار می‌بینیم. و در نهایت از این‌که او مقصر و خطاکار است خشمگین می‌شویم.

گام سوم: جست‌وجو برای نیازی که ریشه خشم است.

برای‌مان سخت است که هنگامی که خشمگین هستیم قبل از هر چیز به نیازهای‌مان فکر کنیم. چیزی که آموخته‌ایم این است که سریع به این بپردازیم که دیگران چه عیبی دارند که نیاز ما را برآورده نکرده است و در مورد آن به قضاوت بنشینیم و در نهایت به دنبال تنبیه فرد خطاکار باشیم.

گام چهارم: آن‌چه که پس از ارتباط شدن با نیازهایت احساس کردی را با فرد مقابل در میان بگذار.

گام اول تا سوم چیزی است که در ذهن ما می‌گذرد. در این مرحله نیاز است که تمامی چیزهایی را که در گام‌های قبلی به آن رسیدیم به همراه تقاضایمان با طرف مقابل در میان بگذاریم. پس چهار چیز گفته می‌شود: محرک خشم (آن‌چه که او انجام داده و با نیاز ما مغایرت داشته است)، احساس (چه احساسی داشتیم)، نیاز (خشم ما بعد از بررسی به دلیل برآورده نشدن چه نیازهایی از ما بوده است) و در آخر تقاضا (از او چه می‌خواهیم). تقاضا باید واضح و مربوط به زمان حال باشد.


در مواجهه با خشم کودک خود چه کنیم؟

قبل از ایجاد خشم:

اکنون می‌دانیم که خشم یک احساس است مانند همه احساس‌های دیگر. پس به دنبال حذف احساس خشم نباشیم، بلکه از خشونت جلوگیری کنیم.

هیجان‌های ورودی به کودک را کنترل کنیم.

مهارت کنترل هیجان داشته باشیم. ما به عنوان پدر و مادر کودک بهتر از هر کس دیگری می‌دانیم که گنجایش ظرف هیجانی کودک‌مان چقدر است و چه زمانی ورودی‌های هیجانی مختلف این ظرف را پر می‌کنند . پس با فعالیت‌های مختلف (بازی، دادن زدن در طبیعت، مشت زدن به جایی امن، بدو بدو کردن و …) هیجان کودک را تخلیه کنیم. راه‌کاری مناسب کودک خود انتخاب کنیم

بعد از بروز خشم:

دلیلی که موجب خشم کودک شده است را از محیط دور کنیم. یا کودک را به محیط دیگری ببریم (دور کردن او از دوستش، جمع کردن اسباب‌بازی که شکسته است و …).

فرصت بدهیم و کمک کنیم تا از راه مناسب خشم کودک فروکش کند (فریاد زدن در حیاط یا اتاقی که به کسی آسیب نرسد، پرت کردن توپ، مشت زدن در بالشت و …).

بعد از آرام شدن کودک از فن‌هایی استفاده کنیم تا گردش خون و تنفس کودک را به حالت عادی برگرداند (نفس کشیدن منظم، بستن چشم‌ها، نفس عمیق کشیدن و …)

اکنون وقت هم‌دلی کردن با کودک و حل مسئله است. اجازه دهید اتفاق رخ داده شده را توصیف کند. از احساس‌هایش بگوید. مشارکت کنید تا نیاز پشت احساس را پیدا کند و سپس برای این‌که حال بهتری داشته باشید راه‌حل پیدا کنید. در تمام این مراحل اجازه دهید خودش همکاری زیادی داشته باشد.

حال برای دفعه بعدی که ممکن است اتفاقی مشابه رخ دهد، راه‌کار پیدا کنید. قدرت تفکر کودک را تحریک کنید. اگر این اتفاق دوباره تکرار شد چه کار می‌توانیم کنیم که حال همه‌مان بهتر باشد؟ به راه‌کارهایش گوش کن و تو هم کمکش کن در اراِئه راه‌حل.

در آخر نوبت به مسئولیت‌پذیری می‌رسد. مسئولیت کاری که در عصبانیت انجام داده است را به خودش بسپار (بر اساس سن و توانایی کودک بخشی یا تمام مسئولیت را به او محول کن). برای فرشی که کثیف شده است چه کار می‌توانیم کنیم؟ برای نقاشی دوستت که پاره شده چه کار کنیم؟ و …


نکات تکمیلی

  • به دنبال پیدا کردن فرد مقصر نباشیم. اتفاقی رخ داده است، چگونه می‌توانیم مسئله را از راه درستی حل کنیم. اگر کودک از این موضوع مطمئن شود بهتر همکاری خواهد کرد.
  • با کودک همدلی کنید تا زمانی که خاطر جمع شود که حرفش شنیده شده و شدت احساسش درک شده است.
  • به کودک نشان دهیم که عذرخواهی به تنهایی کافی نیست، بلکه برای حل مسئله‌ای که به‌وجود آمده است باید مسئولیتی را عهده‌دار شود.

ماتیکان‌کده در زمینه خشم کتاب‌های زیر را معرفی کرده است:

2 دیدگاه برای “همه چیز درباره خشم

  1. اشتراک‌ها: کتاب ابزار گفت‌وگو با کودک - یک پزشک

  2. اشتراک‌ها: کتاب ابزار گفت‌وگو با کودک - دوراِنگار نباشیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *